تولد مامانی
دیروز تولدم بود کلی برنامه چیده بودم ولی هیچکدوم انجام نشد دلم میخواست مهمونی بگیرم عوضش مهمونی رفتیم خونه اکرم خاله ناهار نوه اش تینا هم اومد 2 ماه از نیکی کوچیکتره اما ماشاله از نیکی درشت تره برعکس نیکی خوب ناهار خورد و خوب خوابید و سرحال پاشد بازی میکرد اما نیکی از اول بازی کرد غذا هم شاید یه لقمه خورد با چند تا سیب زمینی سرخ شده موقع خواب هم باز شیطونیش نذاشت بخوابه گذاشتمشون پیش هم که با هم عکس بندازم اونقدر نیکی چهاردست و پا رفت که نشد نیکی من در مقایسه با بقیه بچه ها خوب نمیخوره وزنش پایینتره ولی خدا رو شکر میکنم که سرحاله و خوب بازی میکنه خوب کنجکاوی میکنه
نویسنده :
آرزو
14:32